دکتر سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مراسم افتتاحیه پنجمین کنگره سالانه متخصصان علوم اطلاعات که با عنوان «ما و آینده: تحولات نوپدید در علوم اطلاعات، کتابخانه ها و آرشیوها» و در روزچهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در مرکز همایش های کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، سخنرانی خود را با موضوع «تغییر در نظام محتوا در پرتو دادهای شدن متن کتاب و کتابخانه جدید» ارائه کرد. ایشان استاد ارتباطات دانشگاه تهران و دارای مدرک دکتری جامعهشناسی ارتباطات از رویال هالووی دانشگاه لندن است. مشروح سخنرانی دکتر عاملی در زیر تقدیم میشود:
«خدا را شاکر هستم که در پنجمین کنگره متخصصان علوم اطلاعات توفیق حضور دارم. بدیهی است که پارادایم حوزه کتابداری و کتابخانه در سالهای اخیر تغییر کرده است و وارد حوزهای شده که جنبههای دادهمبنا کتاب، کتابداری و نشر بنیان این مسیر را عوض کرده و گستره حضور آن را گسترش داده است. اگر کتاب و کتابخوانی در محدوده فیزیکی کتابخانهها مطرح بود امروزه دایره وسیعتری از موضوع را به خود اختصاص داده و روز، روز مرکزی شدن دانش اطلاعات است.
نکته اصلی من آن است که ما وارد جهان نظم عددی شدهایم. تبدیل شدن اطلاعات به داده و ورود به حوزه دیجیتال ما را وارد دنیایی کرده که باید از آن تعبیر به دنیای عددی کرد. الگوریتمها در چنین جهانی مغز ما هستند. الگوریتمها انسانهایی هستند که با الگوریتم عدد به حرکت درآمدهاند. الگوریتمها مسیر را طراحی میکنند. همه محتواهای دنیای دیجیتال تابع قانون و منطق جهان اعداد هستند. امروز تحت تأثیر فناوری و رسانه جدید، انسان جدید داریم. انسانی که امروزه ذهنیتش تبدیل به واقعیت میشود چون جهان ذهن جهان اعداد است و جهان دادهای هم جهان اعداد است و ذهنیت ما هرچه هست میتواند تبدیل به نظاموارههای عددی شود. کتاب در واقع بر بستر اعداد عمل میکند و اطلاعات تبدیل به اعداد میشود. به عبارتی میتوان گفت فناوریهای جدید قدرت تنوع در تولید، توزیع و مصرف محتوای دادهای شده را دارند. در گذشته ما این تنوع را نداشتیم. کتاب بالاخره معنایش یک فیزیکی بود که آنالوگ بود و ما دستمان میگرفتیم … ولی امروز وقتی که محتوا تبدیل به داده میشود و محتوای دادهایش موضوع متمایل به بینهایت عرضه میشود. در جهان اعداد چه میگوئیم؟ در جهان اعداد میگوئیم عدد میتواند بر یک مبنایی به توانش هندسی برسد. ولی وقتی از توان مجازی صحبت میکنیم یعنی عدد به توان متمایل به بینهایت. جهان کوانتوم است. هر چه بتوانی برایش عرضه پدید بیاوری وجود پیدا میکند… مسیر کوانتوم مسیر بازی است. مسیر کوانتوم مسیر مغز ماست. یعنی هرچه مغز ما بتواند توانش پیدا کند از آن طرف توانش فهم عملی هم وجود دارد. گستره اتصال جهان اول به جهان دوم بر منطق ماهیت فضای مجازی و نانوبایوی همه پدیدهها تحقق پیدا میکند. وقتی از جهان نانو صحبت میکنیم یعنی میگوئیم قدرت کوچکسازی نانو یک میلیاردم متر است… این فضا فضای تکثر دارد. فضای تکثر آن هم بر مبنای نانو است. البته نانو را به عنوان سمبل میگوئیم والا نانو رشد کرده و انسان سراغ اعداد دیگری رفته است. باید به جای آن کوانتوم بگذاریم. ولی جنبه بایو بودن آن این است که در اتصال دیوایسها (ابزارها) به پدیدهها میگویند دیوایسها به همه پدیدههای هستی وصل میشوند. این دیوایسها به دادهها، فرایندها، اشیاء و به انسانها وصل میشوند…. دیوایسها قدرت بسیار زیادی دارند. دیوایسها بر مبنای نظام برنامهای که در آنها طراحی شده است میتوانند درک کنند و بفهمند. دانشمندان ایرانی در رادیولوژی مداخلهای این امکان را فراهم کردهاند که این دیوایسها را وارد بدن انسان کنند و حتی دیگر نیاز به سوراخ کردن بدن برای وارد کردن دیوایس نیست و سرطان را درمان میکند… بنابراین عرصه دیوایسی دامنه گستردهای پیدا کرده است.
واقعیت گسترده دامنه تبدیلهای نزدیک به واقعیت را افزایش داده است. همه ما با مفهوم واقعیت مجازی یا مجازیت افزوده یا واقعیت افزوده آشنا هستیم. مجازیت افزوده به دنبال آن است که مشخص کند مجاز تا چه اندازه به واقعیت نزدیک شده است. شعار واقعیت گسترده یا واقعیت ترکیبی آن است که بتواند به موازات جهان واقعی جهان صنعتی را تولید کند که عین طبیعت واقعیت باشد… واقعیت گسترده مبتنی بر وب پنج است یعنی به دنبال آن است که فاصله بین واقعیت و مجاز را صفر کند. در واقع واقعیت ترکیبی بدان معناست که جهان واقعی و مجازی در کنار یکدیگر محیطهای جدیدی را ایجاد میکنند که در آن ابژههای دیجیتال و فیزیکی میتوانند با همدیگر تعامل و همزیستی داشته باشند. اگر به این جنبه واقعیت مجازی توجه کنیم که واقعیت مجازی دنبال غوطهور شدن در واقعیت است یعنی همان واقعیت با عناصرش درک میشود. حالا ما وقتی از واقعیت مجازی صحبت میکنیم در واقع عرصه کتاب به مثابه واقعیت است. یک موقع هست که داستان را میخوانیم یک موقع هست داستان را به آن معنای واقعیت مجازیش درک میکنیم. این دو داستان یا دو روایت از آن ذهنیتهای ما است.
عزیزان میدانید یکی از پیشرانهای فناوری صنعت چاپ سهبعدی است. صنعت چاپ سهبعدی نخست در اندازههای کوچک راهاندازی شد که شما طراحی میکردید و عین آن واقعیت را بیرون چاپ میکرد. الان این فناوری در صنعت عمران و ساختمانسازی وارد شده است که بر مبنای این فناوری ساختمانهای بزرگ را میسازند. لذا این دامنه مدام در حال توسعه است. از فناوری با دامنه کانتینیوس تعبیر میشود یعنی دائما ادامه دارد و با نوآوریها مدام خلق جدید میکند و مدام عرصههای جدید را بوجود میآورد. ما اگر که واقعیت مجازی را با عنصر تخیل، غوطهور شدن و تعامل نگاه کنیم یک بازتولید متفاوتی از اطلاعات را خواهیم داشت.
همین جا من باید عرض کنم که در واقع فناوری یک از پاشنه آشیلهایش فرهنگ است و وقتی ما داریم میگوئیم مجاز با واقعیت ترکیب شود یعنی مجاز با فرهنگ باید ترکیب شود. یعنی مجاز باید در اکوسیستم فرهنگ بنشیند. یکی از دلائلی که ما در جهان فناوری دچار خستگی، افسردگی یا تنهائی میشویم و یا دچار بلاهائی میشویم که آن روی سکه فناوری بر سر ما میآورد به این دلیل است که در اکوسیستم طبیعت ما و بعد از آن در اکوسیستم فرهنگ نمینشیند. فرهنگ ما یک فرهنگ خاصی است. این نگاه ابزاری به فناوریهای جدید یک نگاه بسیار خطرناکی است. نگاه فاوا به فناوری نگاهی است که میرود تمپلیت شهر نیویورک را برمیدارد و میگذارد روی شهر تهران! خوب شهر نیویورک اقتضای متفاوتی با شهر تهران دارد و ما نمیتوانیم عین آن را بیاوریم اینجا تکرار کنیم. بنابراین جنبه فرهنگی موضوع اهمیت دارد. ما به این توجه داشته باشیم که فناوری یک امر انسانی است و ادامه ذهنیتهای انسان است بعد از فناوری به عنوان یک عالم خیال استفاده نمیکنیم. یعنی اتفاقی که نباید میافتد اتفاق میافتد و مشکلاتی برای ما بوجود میآورد و نیازهای کاذب بوجود میآورد یا جایی که مثلا مشکل ترافیک ندارد میرویم شهر هوشمند درست میکنیم. مشکل ترافیک ندارد که تو شهر هوشمند درست کردی. یا مثلا در جایی که باید روابط انسانی حضوری تقویت بشود میآیی و مجازیش میکنی. نیازمند دیدن همدیگر هستیم، نیازمند جماعت همگن هستیم تا بتوانیم مسیر را ادامه دهیم. بنابراین فناوری یک امر انسانی است و اساسا آن فناوریهایی که توانستند جای خود را باز کنند برای آن بود که توانستند انسان را تکرار کنند. خود فناوریهای جدید تکرار ذهن انسان است. قابلیتهای ذهن انسان است که فرامکان و فرازمان است و در تصرفات موقعیتها قرار نمیگیرد و این قابلیت ذهن بود که تبدیل به فناوری شد و پایه فناوریهای جدید را بر مبنای دیجیتالی شدن فناوری بوجود آورد. البته باید بین فناوریها تفکیک قائل شویم. لزوما نیاز نیست همه فناوریها جنبه فرهنگی یا جنبه تناسب با اکوسیستمهای محیطی داشته باشند. بعضی فناوریها هستند که به اصطلاح با تسامح میتوان گفت که جنبه جهانی و عامگرایانه دارند. ما در همین شاخصهای دسترسی آزاد به اطلاعات و سواد اینترنتی سه سطح داریم: یک سطح شاخصهای عام است که مشترک بین ما و همه مردم جهان است. یک سری شاخصهای اختصاصی است که اختصاص به ظرفیتهای فرهنگی ما دارد و یک سری شاخصها تخصصی است که متناسب با تخصصها آن شاخصها معنا پیدا میکنند. در پزشکی که ۲۴ تله رفته است با مهندسی که تلههای دیگری رفته است تفاوت وجود دارد. بنابراین باید تفکیک قائل شد. در اینجا هم تلاشمان این است که بگوئیم برخی از فناوریها از جمله فناوریهایی هستند که جنبه سختافزاری محض دارند. مثلا سرور است سیم است کابل است و از جنسی هست که عام و مشترک است. ولی بعضی از فناوریها که از جنس نرمافزارند. نرمافزار یعنی چه؟ این نرمافزارهایی که طراحی میشوند مثل نرمافزار یک شبکه اجتماعی. شبکه اجتماعی وقتی شما بر مبنای تفکر لیبرال آن را طراحی میکنی به یک گونه آن رسانه اجتماعی را طراحی میکنی وقتی به عنوان رسانهای که با ارزشهای اسلامی دارد به محیط ارتباطات نگاه میکند به یک شکل دیگر آن را طراحی میکنی ولی خوب ما میرویم به یک باره در این محیط قرار میگیریم. حتی آیکونها! آیکونهایی که برای ارتباطات طراحی میشوند اینها باید برخاسته از نظام فرهنگی ما باشند ولی الان نیست. بیشتر همان آیکونهایی هستند که ما از دیگران یاد گرفتهایم وتکرار کردهایم. همه فناوریهای بزرگ نیازمند ملاحظات و پیوستهای فرهنگی هستند. فناوریهایی که میآیند مسیر را تغییر میدهند.
من یک ورود اختصاصی داشته باشم به نشر الکترونیکی. منتها خواستم پایهای را برای این بحث بگذارم بعد بحث نشر الکترونیکی را خدمتتان عرض کنم. به نظرم نگاه ما به بحث نشر الکترونیکی باید یک نگاه دوفضایی باشد. یعنی ما یک نشر فیزیکی داریم که آن از بین نمیرود. فردی از من سؤال کرد که آینده چه میشود؟ آدمها چگونه میشوند؟ گفتم آدمها همیشه با طبیعت زندگی کردهاند. صد جور فناوری بیاید اینها باز نوستالوژیهای طبیعت را دارند. عشق به طبیعت را رها نمیکنند. دوباره آرزو میکنند. در واقع فناوریهای جدید حوزه نوستالوژیها را بزرگ میکند. آدمها مدام میگویند یادم قدیمها به خیر! آدمها آرزو میکنند یک آخر هفته بشود و بروند طبیعت. همین الان در کشورهای اروپائی وقتی طرف خوب پولدار میشود میرود در یک روستا (کانتری آریا) زندگی میکند. میگوید میخواهم زندگی کنم! آقای موسوی موحد تعریف میکرد که فردی از آمریکا آمده بود میگفت من شنیدهام در این کوههای کردستان پیور هیومن هست! پیور هیومن یعنی انسانی که ناب ناب و دستنخورده است. مثل بچهای که با همان فطرت بچگیش بزرگ میشود. ایلوژنهای فناوری، هنر و سینما سراغش نمیآید و همانطور طبیعی رشد میکند و بالا میآید. گفت شنیدهام چنین آدمهایی وجود دارند و آمدهام تا آنها را ببینم. این چیزها بیشتر میشود. لذا فیزیک و طبیعت اهمیتش روز به روز بیشتر میشود ولی ما ناگزیر هستیم از اینکه سراغ فناوریهای نو برویم. یکی از بنیانهایی که فناوریهای نو دارند آن است که اتفاقا جلوی تخریب محیط زیست را میگیرند. سلامت طبیعت را تأمین میکنند. شما امروز در هلند که اولین کشوری بود که در سال ۱۹۹۴ وزیر اینترنت منصوب کرد و اولین شهر مجازی دنیا در آمستردام بوجود آمد میبینید که دیگر ای گاورمنت (دولت الکترونیکی) نمیگویند بلکه میگویند گرین گاورمنت (دولت سبز) البته نه به این معنای سیاسیش به معنای طبیعتش. اینکه دولت دولت طبیعته و فناوریهایی را به کار میبریم که این فناوریها ما را به طبیعت نزدیک و از طبیعیت حفاظت کند. ما هم جزئی از این طبیعتیم. یعنی بنیان فناوریها نو بر این است که بتواند سلامت انسان و طبیعت را تأمین بکند. بنابراین میخواهم عرض کنم که آن حوزه حوزهای است که اهمیتش در سرجایش هست. لذا ما باید دو فضائی نگاه کنیم و بدانیم فضای اول و فضای دوم نشر چیست؟ بر روی این مبنا باید گفت که با افزوده شدن ظرفیت نشر الکترونیکی- که نشر الکترونیکی را نشر دیجیتال یا نشر عددی درنظر میگیریم- ما وارد عرصه دوفضائی نشر شدهایم. باید توجه داشت که بحث دیجیتایزیشن دو فرایند را داشت: یک فرایند را با عنوان پوشینگ دیجیتایزیشین و فرایند دیگر را پولینگ دیجیتایزیشن میگفتند. پوشینگ دیجیتایزیشین زمانی بود که اطلاعات را تبدیل به داده میکردند. اولین قدم این است دیگر. ما اگر اطلاعاتمان تبدیل به داده نشود که نمیتوانیم صحبت از نشر الکترونیکی بکنیم. بسیاری از کشورها تا سال دو هزار میلادی تلاش کردند تا این فرایند را طی کنند. یکی از مشکلاتی که ما در حال حاضر برای دولت الکترونیکی به صورت واقعی داریم این است که ما فرایندهایمان و اطلاعاتمان دادهای نشده است. اگر دادهای نشود نمیتوان فرایند بعدی را آغاز کرد. بنیان نشر الکترونیک بر انقلاب اول دیجیتال است. مبنای انقلاب دومش بر تبدیل داده به فرایند است. یعنی داده را میآورد دوباره در مسیر زندگی قرار میدهد. داده را میآورد در معرض چشم ما قرار میدهد. آنجاست که دوفضائی شدن به معنای تبدیل اطلاعات به داده صورت میگیرد. نشر دیجیتال عرصهای است برای ورود به همه انواع نشر. نشر رسانهای! در واقع چندرسانهای شدن نشر در اینجا مطرح میشود. در سابق در نشر ما کتاب را میشناختیم، مقاله را میشناختیم! حالا بعضی از کتابخانههای بزرگ دنیا آرشیو فیلم داشتند ولی الان یک پدیده یا همه پدیدهها در یک جاست! به یک معنائی که یک پلتفورمی هست که هم نوشتار و هم صداست هم صداست هم ویدئوکست میکنه هم پادکست میکنه و آمده اصلا در عرصه کستینگ قرار گرفته است. معنای در عرصه کستینگ قرار گرفتن نوعی براود کستینگ هم هست یعنی نشر نشر بزرگیه، نشر همه جاگیریه، فراگیره. آن مفهوم اومنی پریزنس (omnipresence) در ادبیات سایبرنتیک بر آن حاکم است. مفهوم اومنی پریزنس یعنی آن وجودی که همه جا میتواند حاضر باشد. محیط دیجیتال یک محیط غیر مرکزی است و از همه جا به آن دسترسی وجود دارد. نشر آنالوگ یا نشر فیزیکی و تولید آن در قالب نوشتارهای چاپی فیزیکی در شکل تک صفحه نوشتاری، روزنامههای تک صفحه و چندصفحه، مجلات و کتابها با انعکس نوشتار بر برشهای درختان و برگها، پوست و چرم طبیعی، کاغذهای صنعتی که تولید ترکیب شده منابع طبیعی هستند به صورت شیء معنا پیدا میکند. شیء است فیزیک است. اما نشر الکترونیک یا دیجیتال پاسخ منطقی صنعت نشر به فناوریهای نوظهور اطلاعاتی و ارتباطی است. با رویکرد تکمیلی رایانه به نشر چاپی یا آنالوگ بر بستر دیجیتال بوجود میآید که ظرفیت متمایل به بینهایت تنوع را دارد. اینجاست که بحث نوآوری خیلی اهمیت پیدا میکند. نوآوری یعنی آن چیزی که ما در ذهنمان بوجود میآید و یک امر جدید است عرصه نوآوری است. نوآوری را بعضیها ثبت پتنت تعریف میکنند ولی نه! نوآوری لزوما ثبت پتنت نیست. شما الان این جریان عامگرایانهای که در عرصه نوآوری بوجود آمده را ببینید که مردم را درگیر نوآوری میکند. مثلا برای حل مسئله زبالههای شهر، برای حل معضلات زیست- محیطی و مسائل مختلفی که پیش میآید…. بنابراین عرصه نوآوری در این حوزه آن تنوع و تکثر را بوجود میآورد. ببینید یک موقع بود نوآوری ما مربوط به جهان فیزیک بود امروز مربوط به جهان معادلات ریاضی است. شما چطور میتوانی این قضیه شرطیه که تبدیل به یک برنامه و یک الگوریتم میشود را طراحی بکنی؟ این ذهنیت دامنه خودش را میتواند طی بکند.
لذا نشر الکترونیک شیوه نوینی از انتشار مطالب است که در تمامی مراحل خلق، ویرایش، نقد، نشر، توزیع و خوانش تحت تأثیر رسانههای الکترونیک و دیجیتال است. شاید اگر بخواهیم از نمونههای انواع نشر الکترونیک صحبت بکنیم باید بگوئیم محتوای رقومی، کتاب رقومی، مجلات الکترونیکی، نامه الکترونیکی، وبلاگ، پادکست، روزنامه الکترونیکی و رزونامهنگاری آنلاین – که منطقش کلا با روزنامهنگاری سنتی خیلی متفاوت است- چاپ مبتنی بر تقاضا! -امروزه همه میدانیم در چاپ سنتی تیراژ مسئله ما شده است. در حالت تقاضامحور در همان زمان مورد نیاز عمل چاپ انجام میشود- پرداخت بر اساس رؤیت – چیزی که الان باب است- پایگاه داده، به اشتراکگذاری متن و نشر آموزشی. حالا اینجا مدلهایی است که متغیرهای نشر را نشان میدهد. این مدلها نشان میدهند که وقتی ما وارد عرصه نشر الکترونیکی میشویم چه واسطههایی را حذف میکنیم؟ نویسنده، ناشر، فروشنده، کتابدار و خواننده در محیط آنالوگ حضور دارند. یا مثلا نویسنده، ناشر و خواننده اگر مستقیم نویسنده بخواهد اثرش را به ناشر بدهد و ناشر مستقیم بدهد به خواننده و فروشنده وجود نداشته باشد. یا نویسنده، ناشر، فروشنده و خواننده. وقتی میآیی در محیط آنالوگ منطقش عوض میشود. نویسنده پایگاه داده، خواننده، نویسنده، ناشر. در این حالت نویسنده همان فروشنده پایگاه داده است. بحث ائتلاف نشر هم هست که در این محیط شکل میگیرد. کنسرسیومهایی که در این حوزه شکل میگیرد اهمیت دارند. در سال ۱۳۸۹ کتاب تحقیق مجازی را منتشر کردم که در آن پیشنهاد دادم شهر علمی ایران شکل بگیرد. اگر شهر علمی ایران شکل میگرفت در واقع سرمایه اجتماعی علم بوجود میآمد. یکی از عناصر سرمایه اجتماعی علم، سرمایه کتاب است که کتاب در یک جا قرار میگرفت. الان ببینید چقدر ما بحث کتابداری مبتنی بر مکان باعث میشود که طبیعت مداوم خرج شود تا ما کتابخانههای مختلف داشته باشیم و کتاب همه جا برود. آمریکا به شکل سمبولیک کتابخانهای ایجاد کرد که هیچ کتاب فیزیکی در آن نبود. فقط در آن کامپیوترهایی وجود داشت که دسترسی به کتابهای دیجیتال را فراهم میکرد.
اگر بخواهیم تطور نشر را توضیح بدهیم باید بر مبنای تغییر در وب از نشر الکترونیکی صحبت کنیم. وب ۱، وب اطلاعات بود. من فکر میکنم اطلاعات گویایی لازم را ندارد برای پدیدههای جدید. الان اینفورمیشن اسکولها در دنیا زیاد شدهاند. اسم اشکالی ندارد. الان اسم را داریم مثلا انجمن کتابداری و اطلاعات اسم است و اسم باید پایداری داشته باشد ولی گویا نیست. مثلا اطلاعات به خشک اطلاعات به فیزیک اطلاعات گفته میشود. به مجرد اینکه این اطلاعات عددی میشود تبدیل به داده میشود. حالا ما در وب یک فقط نشر اطلاعات الکترونیکی را داشتیم که یک طرفه بود. در واقع اطلاعات آن انقلاب اول روی آن صورت میگرفت دیجیتال میشد و حالا بعد در معرض قرار میگرفت و استفاده از تجهیزات الکترونیکی در بخش تولید و عرضه یکسویه در بخش نشر در این دوره بود. دوره دوم که وارد وب ۲ شدیم و وب تعاملی بود امکان خودنشری و بازخورد خوانندگان بوجود آمد. کیفیت محتوا بالاتر رفت. امکان اشتراکگذاشتن محتوا بوجود آمد. که حالا این شبکهای شدن اطلاعات خودش یک مسئله خیلی بزرگی است. شما میدانید یکی از ویژگیهای اینترنت ماژولار بودن آن است. ماژولاریتی یعنی چی؟ یعنی اینکه اینترنت تشکیل شده از ماژولارهای متعدد. هر ماژولی دارای چند نود ارتباطی است و این نودهای ارتباطی وقت در بستری ماژولاریتی قرار میگیرند یعنی یکی با یکی، یکی با همه و همه با همه با هم مرتبط میشوند که غیر از ارتباط سلسلهمراتبی است. در ارتباط ماژولار به صورت الگوریتمی و ماتریسی همه پدیدهها با هم وصل میشوند. در چنین فضائی پویائی سرمایه خیلی بالاست. شما سرمایه نشر را وقتی در محیط ماژولار قرار میگیرد ببینید چه اتفاقی برای نشر میافتد؟ در وب ۳ ما رفتیم سراغ نشر معناگرا. در نشر معناگرا قابلیت تحویل انواع داده بوجود آمد. مقرون به صرفه بودن اطلاعات بوجود آمد. کنترل بیشتر بر طراحی و محتوا بوجود آمد. پردازش شناختی اطلاعات بوجود آمد. حوزه هوش مصنوعی در نشر محتواگرا اهمیت محوری بیشتری پیدا کرد. جستوجو بر پایه زبان بوجود آمد. قابلیت سهبعدی شدن در دوره معناگرائی پدید آمد. نشر ۴ نشرهوشمند بود. هوشمندی از کم هوشمند، نیمه هوشمند و تمام هوشمند صحبت میکند. در عرصه تمام هوشمند کار دیگر به صورت تمام خودکار انجام میشود. ارتباط گر و ارتباط گیر حذف میشود و این اتفاقات به صورت هوش مصنوعی رخ میدهد. حالا مثالهای زیادی هم برای هوش مصنوعی وجود دارد که بالخصوص در اخطارهایی که میدهد و نظامهای هشداردهی میتوان قدرت هوش مصنوعی را مشاهده کرد. در بدن خود ما گفته میشود برای اینکه تشخیص بدهیم سرطان دارید یا نه باید بروید آندوسکوپی کنید تا بتوانیم آن لایههای سرطانی را در سیستم گوارش و معده ببینیم. بریستون سال ۲۰۰۶ افزونههایی را درست کرد برای موبایل که این افزونهها گزارش سیستم گوارشی بدن انسان را میدهند و یک سیستم هشداردهنده به آن اضافه کرد که اخطار میداد که بدنت در معرض سرطان است. البته خیلی خطرناک است. آدم اگر بداند چه بلائی سرش بدنش دارد میاید آشفته میشود … جهل بعضی وقتها خوب است که آدم نداند چه اتفاقی برایش میافتد! ولی سیستم نشر هوشمند ما را به سمت این مسیر حرکت میدهد. و بعد نشر پنج بحث خودکار شدن مراحل نشر است. اینکه شما یک محتوای دادهای شده را به یک نرمافزاری بدهی و بعد به آن بگوئی من این خروجیها را میخواهم… شما در واقع متغیر تعریف میکنی یا خروجی تعریف میکنی. نشر پنج بر مبنای وب ۵ است. وب ۵ وب یکپارچه است. وبی که بین جهان فیزیکی و مجازی فاصله ایجاد نمیکند. حالا این ابزارهای تبدیل صدا به نوشتار، نوشتار به صدا و اینفوگرافیک چه تغییراتی را پدید میآورد؟ مثلا تغییرات در سطح تولیدکننده محتوا، افزایش کانالهای ارتباطی برای گسترش ارتباطات که میتواند مخاطب را افزایش دهد. افزایش قدرت رقابتپذیری، جذابتر شدن محتوا، ارتباط مؤثر با محتوا، در سطح کاربر هم در چنین محیطی کاربر میگوئیم مخاطب نمیگوئیم چون اون خودش خلاق و یک کنشگر فعالی است که در چنین محیطی بازخورد میدهد. دسترسپذیر شدن محتوا: محتوا در نشر دیجیتال و اینترنتی در دسترس همه است. امکان مصرف محتوا در کنار کار دوم: رادیو را یکی از صنایعی میدانند که میگویند صنعت رسانهای هنگام کار است. شما مثلا داری یک کاری مثل کشاورزی انجام میدهی رادیو در کنار شما روشن است، در ماشین داری رانندگی میکنی رادیو روشن است. با تلویزیون نمیشود این کار را کرد. ولی این صنعت برای ما بهرهبردای از نشر هنگام کار را فراهم میکند. تغییر در عادت خواندن، سهولت و سرعت تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، سهولت خواندن، سهولت درک و به یادآوری اطلاعات، حرکت به سمت سطح بالاتری از سواد دیجیتال و ارائه خدمات بهتر به ناتوانان جسمی. ما یکی از بحثهایمان بحث ناتوانان جسمی است. نشر الکترونیکی امکان بهرهبرداری بهینه را برای ناتوانان جسمی (کمبینایان، کمشنوایان، ناشنوایان، نابینایان، معلولان جسمی حرکتی) فراهم میکند و اساسا ما در طراحی شهر مجازی تهران تمام ظرفیتهایشان را دیده بودیم که در ۱۷۰۰ خدماتی که در ۶۹ لایه برای شهر تهران طراحی شده بود یکی از متغیرهای اصلی ناتوانان جسمی بود. یکی از نشانگرهایی که نشان میدهد در یک جامعه نگاه تبعیض اجتماعی وجود ندارد توجه به آنهایی است که ناتوان هستند. در پژوهشی که اخیرا دیدم نشان داده شده بود کسانی که ناتوان جسمی میشوند علاقمند برقراری ارتباط با توانان جسمی است. یک معلول میگوید من مثل بقیه هستم و این نکته برایش اهمیت دارد که در حوزه کاربر ما باید به آن توجه کنیم. تغییر در سطح دسترسپذیری محتوا: ابزارهای متنوع تغییر کیفیت، نمایش محتوا برای کاربران گوناگون را مانند ابزارهای تبدیل نوشته به صدا برای کاربران خاص فراهم کرده است. ابزارهای متنوع آسانسازی دسترسی به محتوا از طریق ابزارهای تبدیل صدا به متن یا سایر تبدیلها را میتواند به وجود آورد. توسعه فهم دادهها و اطلاعات در قالب فهم گرافیکی، توسعه فهم تصویری از دادهها و روابط میان دادهها و تبدیل دادهها به اطلاعات در این مسیر قدرتمند میشود. توسعه فهم روابط میان دادهها به صورت پایه در قالب اینفوگرافها، توسعه فهوم و سادهسازی روابط پیچیده داده و اطلاعات از طریق مونشنگرافی یا اینفوگرافی باز در این محیط فراهم میشود. ما در واقع در اینجا انواع محتوای نشر الکترونیک را پیدا میکنیم که از محتوای نشر ایستا، محتوای نشر پویا، محتوای نشر تعاملی و محتوای نشر هوشمند صحبت میکنیم. فکر میکنم وقت من تمام شده است. انشالله این چهار نشر را در فرصت دیگری توضیح میدهم. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته»