آقای میلاد روشنی (دانشجوی دکتری کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران) دبیر این پیشنشست و آقای مهدی صالحی (هم بنیانگذار مؤسسه ویراستاران، دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی و کارشناس تلویزیون) میهمان آن بود.
در ابتدا آقای روشنی به آقای صالحی فرمودند معرفی مختصری از خودشان داشته باشند و بعد به نحوه شکلگیری مؤسسه ویراستاران بپردازند.
مهدی صالحی هستم. دانشگاه را با رشته مردمشناسی شروع کردم اما نه رشته و نه دانشگاه خیلی چنگی به دل نزد. همزمان به نوشتن و ویراستاری علاقهمند بودم. آن موقع در سال ۱۳۸۶ فقط یکی دو کلاس ویرایش برگزار میشد و مرجع و منبعی برای این کار وجود نداشت. بعد از کلاسها و آموزش شروع به گرفتن پروژه کردم و به قدری تماسها زیاد شد که تنهایی از پس آنها برنمی آمدم. دوست خوبم آقای محمدمهدی باقری هم حقوق خوانده بود و وارد ویراستاری شده بود. باهم تصمیم گرفتیم وارد بازار کار شویم. آن موقع از واحد رشد و کارآفرینی شهرداری منطقه ۱۵ تهران شروع کردیم و با رایزنی یک اتاق گرفتیم و کار را گسترش دادیم. در سال ۱۳۸۸ مؤسسه ویراستاران را تاسیس کردیم و به تهیه جزوه و آموزش ویراستاری پرداختیم. بعدها به دلیل اینکه وبسایتی در این زمینه وجود نداشت، وبسایت ایجاد کردیم، دوستان جدید پیدا کردیم و همینطور گسترش یافتیم. در این سالها بیش از ۴۰۰ دوره در شهرهای مختلف برگزار شده و بیش از ۱۵هزار نفر در دورههای ویراستاری ما شرکت کردهاند. برای تعدادی هم کارآفرینی ایجاد شده و زندگی ما نیز از همین راه میگذرد؛ همچنین انجمن فرهنگی آموزشی ویرایش و درستنویسی را زیرمجوعه وزارت کشور ثبت کردیم که بتوانیم کارهای صنفی انجام دهیم.
آقای صالحی با توجه به اینکه گفتید رشته شما مردمشناسی بوده و رشته آقای باقری هم تا آنجایی که میدانم حقوق بوده، یعنی رشته و دانشگاه در مسیر شما تاثیر نداشته؟ چه نظری درباره تاثیر دانشگاه و رشته دارید؟
حقیقت این است که دانشگاه فقط برای بازی است. از دانشگاه چیز زیادی در نمیآید. دانشگاه چندین بار به من خیانت کرد. من میخواستم ارشد چیز دیگری بخوانم اما نشد و ادبیات خواندم. برای دکتری زبانشناسی نیز اقدام کردم اما در مصاحبه به دلیل بلندپروازی و اهدافی که داشتم رد شدم. راستش نمیتوان از دانشگاه و اساتید انتظار داشت. معمولا استادان یکسری وظایف و حیطه مشخص شده دارند که در همان زمینه، کار میکنند. کمتر کسی به فکر کارآفرینی یا صنعت است. مخصوصا برای رشتههای ما که در حوزه علوم انسانی هست کسی کاری نمیکند. بودجه فرهنگی کل کشور ۲.۵ درصد است. یعنی وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، سینما، موسیقی و همه و همه بودجه کمتری نسبت به همه جاهای دیگر داریم. حتی در همین زمینه علمی و هنری بودجه سینما و موسیقی از حوزه کتاب و نشر بیشتر است. حقیقت را اگر بخواهم بگویم این است که دل به دانشگاه نبندید و به کار آزاد روی بیاورید. البته با ویراستاری و کار در زمینه فرهنگی هم میشود زندگی را چرخاند ولی فقط در حد چرخیدن زندگی است و نمیتوان خیلی شیک و لاکچری زندگی کرد. بهترین راه برای کسب درآمد، بازار کار آزاد است و در کنارش دنبال کردن علاقه و کارهای فرهنگی. خود من هم علاوه بر ویراستاری سعی کردهام وارد کارآفرینی شوم و مجوز شتابدهنده فرهنگی را گرفتیم ولی موفق نشدیم کامل آن را پیاده سازی کنیم و نیازمند همکاری هستیم.
درباره تاسیس انجمن هم بگویید که یعنی با وجود این همه نهاد و فرهنگستان در این زمینه لازم به تاسیس بود؟ و یعنی کارهای صنفی دنبال میشود؟
بله با وجود ویراستاران، این همه نهاد و مؤسسه گردنکلفت به نظرمان آمد یک انجمن داشته باشیم و خارج از فعالیتهای دیگر آن را هم داشته باشیم. اکنون با وجود اهمیت ویراستاری و درستنویسی هنوز هم، ویراستار ردیف شغلی ندارد و فقط به عنوان مشاغل خانگی شناخته میشود. بنابراین این فعالیت را باید خودمان داشته باشیم.
حالا با وجود اینکه ما جز آن ۲.۵درصد بودجه هستیم و به هر روی وارد این عرصه شدیم و در حوزه علوم انسانی فعالیت میکنیم، به هر حال باید فکری کنیم و در همین حوزه بتوانیم مشاغلی که وجود دارد را شناسایی کنیم و بیشتر وارد این عرصه شویم. ممنون میشوم که وارد بحث مشاغل نشر، ویراستاری و نگارش شویم.
اگر بخواهیم از مرحله قبل از ویرایش صحبت کنیم مشاغل و مهارت های زیر را میتوان نام برد:
– تایپ ۱۰ انگشتی: بسیار مهم است و میتوان در چند ساعت آموخت.
– پیاده سازی صوت: یکی از مهارتهایی است که چند نفری را میشناسم که در آمد خوبی هم دارند.
در حوزه متن اگر بخواهم نام ببرم:
– نویسنده محتوا: بسیار از شرکتها و مؤسسات به کسانی نیاز دارند که بتواند محتوای سالم و تمیز برایشان تولید کند
– ویرایش و درستنویسی: که این تخصص ماست و اگر بهصورت حرفهای پیگیری شود، تا صفحهای۳۰ الی ۵۰ هزار تومان هم میتوان درآمد داشت.
– ویراستار داستان: به صورت تخصصی در ایران نداریم و جای کار دارد.
– ویراستار متون علمی: این موضوع نیز بسیار تخصصی است و با ویرایش عمومی متفاوت است. مثلا ویراستار متون علمی در کتابداری شخصی است که متون تخصصی مربوط به کتابداری را ویرایش میکند.
– مترجم تخصصی: اینکه هرکسی زبان بلد باشد نمیتواند هر متنی را ترجمه کند. برای هر رشته و حوزه ترجمه تخصصی متفاوت است و جای کار دارد.
– تدوین: ما به تنظیم درس گفتارها و سخنرانیها که به نوع خاصی با اهداف متفاوتی تهیه میشود تدوین میگوییم که این هم در نوع خودش یکی از کارهایی است که میتوان انجام داد.
– تدوین تاریخ شفاهی: یکی از همان انواع تدوینهاست که اکنون دوستانی که انجام میدهند بعضا درآمد خوبی دارند.
– تدریس: تدریس ویرایش و درستنویسی و فنون نگارش خودش میتواند یک شغل باشد.
– ویرایش متون اداری و مطبوعاتی: یکی از انواع ساده و اولیه ویرایش و نیاز ادارات است.
– تیتر نویسی: یکی از کارهای مهمی هست که شاید بهطور حرفهای ۱۰ نفر در ایران تخصص این کار را داشته باشند.
– انتخاب نام کتاب: همین هم میتواند یک شغل باشد چراکه به انتخاب نام کتاب در ایران خیلی توجه نمیشود.
– پشت جلدنویسی کتاب: اینکه کدام بخش از کتاب و به چه شکلی پشت کتاب نوشته شود هم خودش هنر است.
مشاغل مربوط به حوزه کتاب و نشر:
– ناظر چاپ: کارش نظارت بر چاپ کتابها است به نحوی که درست و اصولی انجام شود.
– مدیر آماده سازی کتابها: شخصی که فرآیند آماده سازی کتاب از صفر تا صد را بر عهده دارد و باید فرآیند را پیگیری کند.
– فروشنده کتاب: خود فروشندگی کتاب واقعا یک تخصص است. واقعا برخی از کتابفروشیهای میدان انقلاب نه تخصص و نه علاقه به کار خود دارند. حتی انگیزه این کار را هم ندارند. اما اگر بخواهم نام ببرم، شخصی مانند «علی رکاب» در فروشگاه نشر اسم یک فروشنده حرفهای، علاقهمند و پیگیر است. حتی برای کارش محتوا تولید میکند.
– مدیر کتابفروشی: مثلا حتی روی چیدمان و نرم فزارهای فروش هم بهطور علمی کار میکنند. مثلا مجموعه ماهپیشونی در حوزه کودکان که در باغ کتاب هم شعبه دارند، در جلسهای بیان کردند که ماهها روی نحوه چیدن کتابها در قفسه، ترکیب رنگ، اندازه قفسه و … فکر و بررسی شده است.
– آژانس ادبی: کسانی هستند که کتابهای زبده ایرانی را در دنیا تبلیغ میکنند. باعث ترجمه و شناساندن فرهنگ و کتابهای غنی به خارج از ایران میشوند.
– وکیل کتاب: شاید حتی اسم این یکی را هم نشنیده باشید وکیل کتاب در واقع رابط بین نویسنده و ناشر است. در حالت عادی یک نویسنده اگر بخواهد مستقیما و خودش با ناشر کار کند، شاید به ضررش باشد و سرش کلاه برود. اما وکیل کتاب میتواند تشخصی دهد چه ناشری بهتر است فلان کتاب را چاپ کند؛ چه کسی بهتر میتواند فلان کتاب را بفروشد و در واقع به نویسنده کمک کند سرش کلاه نرود و ناشر سواستفاده نکند.
– کارگزار نشر: در تعریف ما برای پروژههای بزرگ و کتابهای چندجلدی که کارهای عظیمی بشمار میرود، تیم کردن ایجاد کتاب از نویسندگان، سرپرست، صفحه آرا، ویراستار، طراح جلد و … کارگزار نشر محسوب میشود.
– مدیر نشر: امروزه مدیر نشر با مدیر بنگاه چاپ (سرمایه گذاری برای چاپ یک کتاب) اشتباه گرفته میشود. درحالی که مدیر بنگاه چاپ به دنبال نویسنده و کتاب مناسب برای درآمد است اما مدیر نشر کاری تخصصی و بسیار علمی است.
– بازاریابی حوزه کتاب: بر خلاف تصور دیگر بازاریابی کتاب اینگونه نیست که یک نفر کتاب دستش بگیرد و برود بفروشد؛ کار واقعا تخصصی و نیازمند علم روز است هم آگاهی از حوزه کتاب، مخاطب و هم از علم بازاریابی میخواهد.
بلاگر کتاب: در ایران شخص معروفی را نمیشناسم اما دورههایی توسط آقای سیدعلی کاشفی خوانساری در این زمینه برگزار شده است.
– خبرنگاری حوزه کتاب: در این زمینه خبرگزاری کتاب (ایبنا) و دیگر خبرگزاریها فعالیتهایی دارند اما کافی نیست و نیازمند خبرنگار تخصصی بیشتری در این زمینه هستیم. یا مثلا خبرنگار بینالمللی حوزه کتاب که بیاید جایزههای کتاب در دنیا را بررسی و معرفی کند، نداریم.
– منتقد کتاب: میتواند یک مهارت باشد که اکنون نداریم.
خلاصه سازی کتاب: یکی از کارهایی است که استارتاپهای زیادی دارند فعالیت میکنند.
فروش الکترونیک کتاب: که دیگر بسیار زیاد و معروف هستند و نام نمیبرم چراکه همه میشناسند.
نشر رسمی کوتاه نوشتهها: اینکه اکنون وزارت ارشاد به کتابها مجوز میدهد اما آیا محلی برای انتشار کوتاه نوشتهها وجود دارد؟ شخصی فقط یک صفحه محتوا تولید کرده اما بسیار محتوای خوب و غنی است. ولی اکنون چنین امکانی نداریم.
متخصص کتاب کودک: در این حوزه نیز ضعف داریم و اگر شخصی باشد که در حوزه کودک کار کند، درآمدش از سایر بخشها بیشتر است.
– خیریه کتاب: اوقاف در حوزه کتاب که نگهداری و خرید کتاب در واقع تولید کتابهایی است که مردم نیاز دارند. مثلا در یک منطقهای که درگیر اعتیاد است، آموزش گذاشته شود و کتاب نوشته شود که چگونه معتاد نشویم؟ یا اصلا چگونه معتاد خوبی باشیم؟! این همه جای کار دارد و نیازمند بررسی برای تولیدات فرهنگی است.
– آخرین پیشنهاد هم تاسیس «انجمن کتابخوانان ایران» است. در همه زمینهها حتی نشر هم انجمن داریم اما در زمینه کتابخوانی انجمن نداریم. این انجمن بر پایه جامعه ادیب، خوانا و نویسا است که خوانندگان کتاب را در یک جا جمع میکند.
همچنین باید گفت در ایران خیلی روی مدلهای کسبوکاری کتاب و نشر کار نشده است. در سالهای اخیر نشر هوپا اقداماتی کرده است. یک سایت خارجی وجود دارد که ابتدا به صورت آنلاین تعدادی از صفحات اولیه کتاب را چاپ میکند. لابه لای آن هم تبلیغ میگذارد که هزینه اولیه دربیاید. اگر مخاطبان استقبال کردند، کامل و به شکل فیزیکی چاپ میشود.
لازم به ذکر است به دلیل مشکل در سرور adobe connect لینک جلسه تغییر کرده و با اندکی تاخیر برگزار شده بود. در پایان نیز آقای صالحی از حضور در این جلسه ابراز خرسندی کردند و قرار شد درباره بقیه مشاغل و همچنین پیگیری درباره «انجمن کتابخوانان ایران» جلسات دیگری داشته باشیم و ببینیم راههای همکاری با انجمن کتابداری ایران چیست. طبق رویه پیشنشستهای انجمن نظرسنجی نیز برقرار و جلسه در ساعت ۲۱:۱۵ به پایان رسید.